روزی دخترکی تنها در شب به ماه نگاه میکردو باخود می گفت .ای کاش من در مدرسه دوست صمیمی خودم را پیدا کنم .

فردا صبح در مدرسه دختری گوشه ای گریه میکرد.دخترک به طرفش رفت و گفت.سلام چرا گریه می کنی.

دختر.سلامچون خیلی تنهام

دخترک .منم تنهام بیا باهم دوست بشیم

و اونا شاد وخرم به کلاس اول رفتن.

 

 

 

 

پایان

 

داستان هفته

داستان هفته

دوستی در مدرسه

  ,دوست ,دخترک ,مدرسه ,ای ,تنهام ,    ,در مدرسه ,تنهام دخترک ,خیلی تنهام ,چون خیلی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ریاضی جدید پایه ششم ابتدایی nikonnamayandegi5 just science مشاور تحصیلی شهرستان فسا فیروزی اعترافات یک درخت گروه مکاترونیک دانشگاه آزاد کاشان golshanetyad sharabemarg hala-harchi دانلود رایگان